دقیق در جریان نیستم که این وبلاگ زیر نظر مستقیم مسول انجمن سینمای جوان فعالیت می کند یا اینکه یک صفحه مستقل است.اما در نظر دارم که چند نکته را بگویم. 1.همه موضوعات را با هم قاطی نکنیم. 2.چون همه کار هنری میکنند بهتر است به هم توهین نکنیم. 3.از موضوع اصلی که خارج نشویم. 4.آیا شما منظورم نویسنده مطلب که دقیق مشخص نیست که کیست؟شما با انتخابات در انجمن ها مخالفید ؟و انتصاب از طرف آقای مدیر ارشاد را قبول دارید؟ 5.اگر این شیوه انتصاب را قبول دارید که باید همه باهم به بحث بنشینیم و مضر بودن و مفید بودنش را بررسی کنیم. 6.این بحث های وبلاگی نباید ما سرگرم کند و اصل موضوع یادم برود. رونوشت:ابی نوروزی و مرتضا نیک
۱و ۲ و۳ - تاریخ همیشه گواه خوبی برای انسانهاست . ای کاش این مطلب را در طول یک سال گذشته نسبت به کسانی مطرح می کردید که بالاترین توهین ها را به انجمن سینمای جوان داشتند و خود... ۴و ۵- این نوشته به هیچ عنوان راجع به انتخابات در انجمن ها نیست و فقط پاسخی است به انتقادات ناآگاهانه (راجع به انجمن سینما جوان) کسانی که فقط زیر پای خود را می بینند. ای کاش مطلب را با دقت بیشتری می خواندید
اسکیزوفرنی
چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:34
ضمنا خطاب به شما می کم خوب نیست همه ی مسائل رو با هم قاطی کرد! بازم می گم! اگر می نویسید درست بنویسید! اول فکر بعد حرف!
اسکیزوفرنی
چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:37
بعد خوبه که این رو هم اضافه کنید که از دو سال پیش که دیگه این فلامینگو به جشنواره فیلم نداد هنوز جای خالی فیلماشون حس می شه! ضمنا احترام هم چیز خوبیست و هم چنین انتقاد پذیری که شما ندارید
آقای انجمن! شما اگه تو وبلاگ شخصی خودتون که اسم هیچ سازمان یا انجمنی رو یدک نمیکشه عصبانیتتون رو تخلیه کنید بیشتر درکتون میکردم. چون پذیرفتن چنین چیزی توی یه وبلاگ شخصی که یه نویسنده ی عصبانی داره آسونتره. دلخوری شخصیتون رو از یک انسان توی یک وبلاگ اینقدر رسمی که دقیقا حکم یک رسانه رو داره، اینجوری بازتاب ندین. من احساس نمیکنم این شخصی رو که ازش اسم بردین (و بذارین به روی خودم نیارم که منظورتون با کی بوده) لطمه ی خیلی بزرگی به شخصیت و وجهه ی کاری شما زده باشه که لیاقت این الفاظ توهین آمیز رو داشته باشه. هر قصه ای یه نقطه عطف یا حس تعلیق داره، که در نهایت خواننده با پی بردن به اون، کل قصه براش قابل هضم میشه. بیشتر از ده بار این متن بی سر و ته رو خوندم. و دلیل و انگیزه ی نگارنده رو از نوشتن همچین چیزی نفهمیدم. حتی یک برش ساده از شخصیت حرفه ای یک آدم هم نبود. اتفاقا برخلاف انتظار شما، من جسارت این فلامینگو رو در ترک سرزمینش در شوق کشف نادانسته های جدید، تحسین میکنم. مچکرم آقای انجمن تا الان واقعا نمیدونستم این فلامینگوی نابالغ چه برش عظیمی در جشنواره ی اردیبهشت، داوری فجر، آکادمی اسکار و... داره. پاسدار حرمت این نام باشید. من تمام این الفاظ بی ربط رو از دهان "انجمن سینمای جوان بندرعباس" شنیدم. درم بیارید از این سوتفاهم گنده، و بگید اشتباه کردم. بگید هنوز آدمای بزرگ این شهر کوچیک اونقد کم نشدن که نشه با انگشتای یک دست هم شمردشون. 1 2 3 4 . . .
ابتدا باید بگم که این وبلاگ نویسنده ثابت ندارد و همه کسانی که در انجمن بطور فعال حضور دارند می توانند در اینجا مطلب بنویسند و شاید بعضی از مطالبی که نوشته شود را همه اعضا قبول نداشته باشند . در این مورد هم که چرا نویسنده آن حاضر نشده اسمش را بیاورد بعد از پرسش از او پاسخ داده می شود. آنچیزی که در مطلب آمده دفاع از شخصیت و وجهه کاری نویسنده اش نیست بلکه واکنشی است به حملات مغرضانه و ادامه داره کسانی که در مقابل انجمن به قول معروق شمشیرها را از رو بسته اند. شاید اگر در فعالیت یکی دو سال گذشته و به احتمال زیاد در آینده کسانی که فقط زیر پای خود را می بینند کنکاش کنید احساس کنونی شما تغییر کند. در صداقت کامنت شما شکی نیست ولی در اینجا پرسشی در ذهن تداعی می شود چرا در زمانی که حملات به سمت انجمن بود همه سکوت کردند؟ خطاب به آن دوستی می گویم که هیچوقت محافظه کاریش را کنار نمی گذارد و همیشه واژه نمی دانم را در مورد مسائل گذشته بکار می برد . چه شد که نمی دانم شما تبدیل شد به تندترین واکنشی که تاکنون داشتید؟ امیدوارم کسانی که در گذشته سکوت کردند و نظاره گر بودند که دیگران راجع به سینمای جوان بدون آگاهی هر چه دوست دارند بگویند در مواضع خود تجدید نظر کنند.
فردا روز یکی از نویسندگان سایت ایران تاتر بیاید بر علیه عزت اله انتظامی مطلبی بنویسد و از او انتقادات شخصی کند.و او را فلامینگویی خطاب کند که در لجن زار حرکت می کند. مخاطب نمی گوید که این را یکی از نویسندگان سایت ایران تاتر نوشته بلکه می گوید این نوشته را سایت ایران تاتر نوشته که یک رسانه وابسته به یک نهاد است. این قدر با آبروی مسولین این نهاد فرهنگی بازی نکنید هرچه زودتر نسبت به اصلاح این نوشته ی تان اقدام کنید. و مشکلات شخصی تان را با توهین آمیز ترین شکل ممکن در یک وبلاگ شخصی بنویسید. اگر دوست هم ندارید اسمی از شما برده شود در یک صفحه بی نام ونشان بنویسید. اگر احساس می کنید در این یک سال کسی عملکرد شما رو نقد کرده است شما هم در جوابش منطقی و مودبانه از عملکردتان دفاع کنید اما نوشتن این کلمات آن هم از طرف وبلاگی که متعلق به یک نهاد فرهنگی است بسیار زشت است. از ما گفتن/در پناه حق
خوشبختانه من در جریان دعواهای بین وبلاگی و انجمنی نبودم. اگر هم بودم نه علاقه ای به دنبال کردن این جریانات ضدفرهنگی دارم و نه صلاحیت نظر دادن راجع به چنین چیزی. واقعا بندرعباس اینقر شهر بزرگ و پیچیده ایه که نشه سوتفاهم های این چنینی رو رودررو حل کرد؟! من به این جمله ی شما ایمان دارم. انسان های کوچیکی که خودشون رو توی یک دایره ی قرمز حبس میکنند. بیشتر از نوک دماغشون رو نمیتونن ببینن. از ده درصد استعدادهای خدادادیشون استفاده میکنند و اون نود درصد بقیه به جای اینکه صرف فکر کردن و بزرگ شدن اندیشه بشه، صرف کارهای پوچ میشه. این آدم های درصدی رو اینجوری نمیشه تغییر داد یا حتی بهشون تلنگری زد. نهایتش با موج خشمگینی از همفکرهای این آدمهای خط قرمزی مواجه میشین که تازه متهمتون هم میکنند! شما که قرار نیست انسان تربیت کنید. اگر نقدی هم در کار باشه، با این لحن مطمئنا به هیچ جا نخواهید رسید. به روش انسان های کوچیک مقابله نکنید. توی جامعه ای که بالاترین منصب دولتی و رسمیش هنوز سعه ی صدر کافی رو برای پذیرفتن نقد نداره، شما چه توقعی دارید از نسل جوان سرکش و احساساتی وبلاگ نویس؟ نقد کردن مسخره کردن نیست. شما با این پست نقادانه ی ناعادلانه، تصوراتی رو که من از یه شخصیت مجازی داشتم به سمت بدی بردید. گناه این حس بد من نصفش گردن شماست که تمام این افکار پوچ رو از دیشب تا حالا تو مخم فرو کردید. نصفش گردن فلامینگوی نابالغی که هنوز خلاف این حرفهای شما رو ثابت نکرده. نمیشه وبلاگی رو نخوند. نمیشه چشمها رو بست. نمیشه بی تفاوت بود به این هرج و مرج
از این که در تائید کردن کامنت باز شهامت به خرج دادید . ممنون نمی دونم مگر چقدر این کامنت مورددار بود که تائید نشد؟
اگر اینجوره که پس بهتره بگید هر کسی نسبت به هر کس دیگه ای کدورتی عقده ای چیزی داره بیاد تو وبلاگ انجمن سینمای جوان فحش بده . اون هم بدون اسم که خدائی نکرده خدشه ای به شخصیت و وبلاگ خودش وارد نشه.... ( در این مورد با من که نظر گذاشته موافقم) متاسفاته هیچ وقت نمی تونیم بپذیریم که اشتباه کردیم . و همیشه در پی توجیه کردن اشتباهات خودمون هستیم... پس بهتره به توجیه کردنتون ادامه بدید . این رفتار وبلاگ سینمای جوان من رو یاد وبلاگی انداخت که چند وقت پیش با اسم مستعار شروع کرد به توهین کردن به هنرمندای استان .
سلام
خوبی؟فلامینگو خوردنی هم هست.یعنی گوشتش حلاله.ببخشیدها.
تو رو به خدا خندم می گیره! اول فکر کنید بر حرف بزنید!
حالا خوبه که همه این فلامینگو گردن دراز و می شناسن!
زشته!
خدا بندگانش رو از جاهلیت در بیاره!
دقیق در جریان نیستم که این وبلاگ زیر نظر مستقیم مسول انجمن سینمای جوان فعالیت می کند یا اینکه یک صفحه مستقل است.اما در نظر دارم که چند نکته را بگویم.
1.همه موضوعات را با هم قاطی نکنیم.
2.چون همه کار هنری میکنند بهتر است به هم توهین نکنیم.
3.از موضوع اصلی که خارج نشویم.
4.آیا شما منظورم نویسنده مطلب که دقیق مشخص نیست که کیست؟شما با انتخابات در انجمن ها مخالفید ؟و انتصاب از طرف آقای مدیر ارشاد را قبول دارید؟
5.اگر این شیوه انتصاب را قبول دارید که باید همه باهم به بحث بنشینیم و مضر بودن و مفید بودنش را بررسی کنیم.
6.این بحث های وبلاگی نباید ما سرگرم کند و اصل موضوع یادم برود.
رونوشت:ابی نوروزی و مرتضا نیک
۱و ۲ و۳ - تاریخ همیشه گواه خوبی برای انسانهاست . ای کاش این مطلب را در طول یک سال گذشته نسبت به کسانی مطرح می کردید که بالاترین توهین ها را به انجمن سینمای جوان داشتند و خود...
۴و ۵- این نوشته به هیچ عنوان راجع به انتخابات در انجمن ها نیست و فقط پاسخی است به انتقادات ناآگاهانه (راجع به انجمن سینما جوان) کسانی که فقط زیر پای خود را می بینند. ای کاش مطلب را با دقت بیشتری می خواندید
ضمنا خطاب به شما می کم خوب نیست همه ی مسائل رو با هم قاطی کرد!
بازم می گم! اگر می نویسید درست بنویسید!
اول فکر بعد حرف!
بعد خوبه که این رو هم اضافه کنید که از دو سال پیش که دیگه این فلامینگو به جشنواره فیلم نداد هنوز جای خالی فیلماشون حس می شه!
ضمنا احترام هم چیز خوبیست و هم چنین انتقاد پذیری که شما ندارید
شماها به خودتون هم رحم نمی کنید؟
آقای انجمن!
شما اگه تو وبلاگ شخصی خودتون که اسم هیچ سازمان یا انجمنی رو یدک نمیکشه عصبانیتتون رو تخلیه کنید بیشتر درکتون میکردم. چون پذیرفتن چنین چیزی توی یه وبلاگ شخصی که یه نویسنده ی عصبانی داره آسونتره.
دلخوری شخصیتون رو از یک انسان توی یک وبلاگ اینقدر رسمی که دقیقا حکم یک رسانه رو داره، اینجوری بازتاب ندین.
من احساس نمیکنم این شخصی رو که ازش اسم بردین (و بذارین به روی خودم نیارم که منظورتون با کی بوده) لطمه ی خیلی بزرگی به شخصیت و وجهه ی کاری شما زده باشه که لیاقت این الفاظ توهین آمیز رو داشته باشه.
هر قصه ای یه نقطه عطف یا حس تعلیق داره، که در نهایت خواننده با پی بردن به اون، کل قصه براش قابل هضم میشه.
بیشتر از ده بار این متن بی سر و ته رو خوندم. و دلیل و انگیزه ی نگارنده رو از نوشتن همچین چیزی نفهمیدم. حتی یک برش ساده از شخصیت حرفه ای یک آدم هم نبود.
اتفاقا برخلاف انتظار شما، من جسارت این فلامینگو رو در ترک سرزمینش در شوق کشف نادانسته های جدید، تحسین میکنم.
مچکرم آقای انجمن
تا الان واقعا نمیدونستم این فلامینگوی نابالغ چه برش عظیمی در جشنواره ی اردیبهشت، داوری فجر، آکادمی اسکار و... داره.
پاسدار حرمت این نام باشید.
من تمام این الفاظ بی ربط رو از دهان "انجمن سینمای جوان بندرعباس" شنیدم. درم بیارید از این سوتفاهم گنده، و بگید اشتباه کردم. بگید هنوز آدمای بزرگ این شهر کوچیک اونقد کم نشدن که نشه با انگشتای یک دست هم شمردشون.
1
2
3
4
. . .
ابتدا باید بگم که این وبلاگ نویسنده ثابت ندارد و همه کسانی که در انجمن بطور فعال حضور دارند می توانند در اینجا مطلب بنویسند و شاید بعضی از مطالبی که نوشته شود را همه اعضا قبول نداشته باشند . در این مورد هم که چرا نویسنده آن حاضر نشده اسمش را بیاورد بعد از پرسش از او پاسخ داده می شود.
آنچیزی که در مطلب آمده دفاع از شخصیت و وجهه کاری نویسنده اش نیست بلکه واکنشی است به حملات مغرضانه و ادامه داره کسانی که در مقابل انجمن به قول معروق شمشیرها را از رو بسته اند.
شاید اگر در فعالیت یکی دو سال گذشته و به احتمال زیاد در آینده کسانی که فقط زیر پای خود را می بینند کنکاش کنید احساس کنونی شما تغییر کند.
در صداقت کامنت شما شکی نیست ولی در اینجا پرسشی در ذهن تداعی می شود چرا در زمانی که حملات به سمت انجمن بود همه سکوت کردند؟
خطاب به آن دوستی می گویم که هیچوقت محافظه کاریش را کنار نمی گذارد و همیشه واژه نمی دانم را در مورد مسائل گذشته بکار می برد . چه شد که نمی دانم شما تبدیل شد به تندترین واکنشی که تاکنون داشتید؟
امیدوارم کسانی که در گذشته سکوت کردند و نظاره گر بودند که دیگران راجع به سینمای جوان بدون آگاهی هر چه دوست دارند بگویند در مواضع خود تجدید نظر کنند.
فردا روز یکی از نویسندگان سایت ایران تاتر بیاید بر علیه عزت اله انتظامی مطلبی بنویسد و از او انتقادات شخصی کند.و او را فلامینگویی خطاب کند که در لجن زار حرکت می کند.
مخاطب نمی گوید که این را یکی از نویسندگان سایت ایران تاتر نوشته بلکه می گوید این نوشته را سایت ایران تاتر نوشته که یک رسانه وابسته به یک نهاد است.
این قدر با آبروی مسولین این نهاد فرهنگی بازی نکنید هرچه زودتر نسبت به اصلاح این نوشته ی تان اقدام کنید.
و مشکلات شخصی تان را با توهین آمیز ترین شکل ممکن در یک وبلاگ شخصی بنویسید.
اگر دوست هم ندارید اسمی از شما برده شود در یک صفحه بی نام ونشان بنویسید.
اگر احساس می کنید در این یک سال کسی عملکرد شما رو نقد کرده است شما هم در جوابش منطقی و مودبانه از عملکردتان دفاع کنید اما نوشتن این کلمات آن هم از طرف وبلاگی که متعلق به یک نهاد فرهنگی است بسیار زشت است.
از ما گفتن/در پناه حق
خوشبختانه من در جریان دعواهای بین وبلاگی و انجمنی نبودم. اگر هم بودم نه علاقه ای به دنبال کردن این جریانات ضدفرهنگی دارم و نه صلاحیت نظر دادن راجع به چنین چیزی.
واقعا بندرعباس اینقر شهر بزرگ و پیچیده ایه که نشه سوتفاهم های این چنینی رو رودررو حل کرد؟!
من به این جمله ی شما ایمان دارم. انسان های کوچیکی که خودشون رو توی یک دایره ی قرمز حبس میکنند. بیشتر از نوک دماغشون رو نمیتونن ببینن. از ده درصد استعدادهای خدادادیشون استفاده میکنند و اون نود درصد بقیه به جای اینکه صرف فکر کردن و بزرگ شدن اندیشه بشه، صرف کارهای پوچ میشه. این آدم های درصدی رو اینجوری نمیشه تغییر داد یا حتی بهشون تلنگری زد. نهایتش با موج خشمگینی از همفکرهای این آدمهای خط قرمزی مواجه میشین که تازه متهمتون هم میکنند! شما که قرار نیست انسان تربیت کنید. اگر نقدی هم در کار باشه، با این لحن مطمئنا به هیچ جا نخواهید رسید. به روش انسان های کوچیک مقابله نکنید.
توی جامعه ای که بالاترین منصب دولتی و رسمیش هنوز سعه ی صدر کافی رو برای پذیرفتن نقد نداره، شما چه توقعی دارید از نسل جوان سرکش و احساساتی وبلاگ نویس؟
نقد کردن مسخره کردن نیست. شما با این پست نقادانه ی ناعادلانه، تصوراتی رو که من از یه شخصیت مجازی داشتم به سمت بدی بردید. گناه این حس بد من نصفش گردن شماست که تمام این افکار پوچ رو از دیشب تا حالا تو مخم فرو کردید. نصفش گردن فلامینگوی نابالغی که هنوز خلاف این حرفهای شما رو ثابت نکرده.
نمیشه وبلاگی رو نخوند.
نمیشه چشمها رو بست.
نمیشه بی تفاوت بود به این هرج و مرج
از این که در تائید کردن کامنت باز شهامت به خرج دادید . ممنون
نمی دونم مگر چقدر این کامنت مورددار بود که تائید نشد؟
اگر اینجوره که پس بهتره بگید هر کسی نسبت به هر کس دیگه ای کدورتی عقده ای چیزی داره بیاد تو وبلاگ انجمن سینمای جوان فحش بده . اون هم بدون اسم که خدائی نکرده خدشه ای به شخصیت و وبلاگ خودش وارد نشه.... ( در این مورد با من که نظر گذاشته موافقم)
متاسفاته هیچ وقت نمی تونیم بپذیریم که اشتباه کردیم . و همیشه در پی توجیه کردن اشتباهات خودمون هستیم...
پس بهتره به توجیه کردنتون ادامه بدید .
این رفتار وبلاگ سینمای جوان من رو یاد وبلاگی انداخت که چند وقت پیش با اسم مستعار شروع کرد به توهین کردن به هنرمندای استان .
علت تاخیر را حضوری بهت گفتم
سلام
اشتباه است
شما همون افشاگران نیستید؟